هر هفته حدود 13 میلیون آلمانی در لاتاری هفتگی شرکت میکنند. از میان آنها یک نفر جایزهای چند میلیون یورویی میبرد و شاید چند صد یا چند هزار نفر هم جوایزی کوچکتر در حد چند صد یا چند هزار یورو. آنچه مسلم است این است که درصد افرادی که هیچ چیز گیرشان نمیآید» بالای 99% است. اما هیچ کس به این رقم که حکم قاعدهی قابل توجه دارد اشارهای نمیکند (چون نباید به آن اشاره کرد!) و در عوض در بزرگراهها و در شهرها تابلوهای بزرگی نصب میشود و روی آن عکس خندان برندهی میلیون یورویی به نمایش گذاشته میشود که در واقع یک استثنای قابل اغماض است!
همین بساط در جاهای دیگر هم دیده می شود: در بورس در بوق و کرنا میکنند که وارن بافت با بورس جزء ثروتمندهای دنیا شد ولی اشاره نمیکنند که بسیاری با همین بورس به خاک سیاه نشستند*! یا بسیار شنیدهایم که میگویند که بیل گیتس و استیو جابز، دو اسطورهی دنیای ثروتآفرینی دانشگاه را ترک کرده بودند، ولی نمیگویند بر سر آن هزاران نفر دیگری که دانشگاه را ترک کردند و "هیچ پخی نشدند" چه آمد! یا نمیگویند این همه آدم موفق دیگر موفقیت خود را مدیون تحصیلات دانشگاهی خود هستند!
خلاصه اینکه باید مراقب باشیم که چه چیزی قاعده است و چه چیزی استثناء. سپس به قواعد بچسبیم و در عین حال به خلاقیت خود پر و بال بدهیم و این هنر زندگی مدرن است. مثلاً قاعده این است که در عصر مدرن دانش و مهارت حرف اول را میزند. پس به دنبال آن میرویم ولی خلاقانه و هوشمندانه. به این معنی که آینده را مد نظر قرار میدهیم و سعی میکنیم با برنامهریزی و هدفگذاری، پرتقاضاترین دانش و مهارت آینده را که به آن علاقه و در آن مزیت داریم، امروز بدست آوریم. در این راه کمک مشاور بسیار راهگشاست.
* همانطور که میدانید من با فعالیت در بورس هیچ مشکلی ندارم و خودم فعال بازار سهام هستم. آنچه با آن مشکل دارم قبول استثناء به جای قاعده است که باعث میشود رؤیاها را جای واقعیت بپیریم!
افزایش تمرکز با اپلیکیشن نویزلی (Noisli)
بورس ,قاعده ,جای ,ولی ,میلیون ,میشود ,و در ,است که ,چند صد ,صد یا ,دانش و
درباره این سایت